Web Analytics Made Easy - Statcounter

ایسنا/قم استاد حوزه گفت: اقتضای صعود اعمال انسان رضایت الهی و مانع صعود غضب الهی است.

حجت‌الاسلام والمسلمین هادی عباسی خراسانی، استاد سطح عالی حوزه، با اشاره به دعای روز دوم ماه رمضان، گفت: در روز دوم ماه مبارک رمضان، با خداوند خود این چنین سخن می‎گوییم که «‎اللّهُمَّ قَرِّبْنی فیهِ اِلی مَرْضاتِکَ وَ جَنِّبْنی فیهِ مَنْ سَخَطِکَ و نَقْماتِکَ وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِقِراءَةِ آیات بِرحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمین».

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


وی افزود: معنی این دعا آن است که خداوندا! در این ماه مرا به‌سوی خوشنودی خویش نزدیک کن و مرا از خشم و انتقامت دور گردان و در این ماه به قرائت آیات قرآن موفقم گردان؛ به رحمت خود، ای مهربان‌ترین مهربانان!
این استاد سطح عالی حوزه در شرح این دعا گفت: در دعای روز دوم ماه رمضان، سه چیز از خداوند می‌طلبیم: نخست رضایت و خشنودی الهی، دوم دوری از خشم و غضب خداوندی و سوم توفیق قرائت آیات قرآن کریم.
وی افزود: برای تحقق هر امری، دو شرط وجود دارد؛ یک این‌که مقتضی موجود باشد و دوم آن‌که مانع هم مفقود باشد؛ اقتضای صعود اعمال انسان، رضایت الهی است و مانع صعود، سخط(غضب) باری‌تعالی؛ در این روز انسان از خدا می‌خواهد مقتضی را که همان رضایت الهی است، ایجاد کند و مانع را که سخط او است، از میان بردارد.
عباسی خراسانی تصریح کرد: نتیجه این دو درخواست، صعود اعمال و قبولی آن است؛ در ماه مبارک رمضان، انسان باید اعمال خویش را صحیح انجام دهد، به‌ویژه روزه را؛ اعمالی صحیح هستند که با شرایط صحت انجام شوند و شرایط صحت او را به شرط قبولی می‌رسانند.
وی گفت: شرط قبولی اعمال دو چیز است؛ اقتضای عمل که رضوان الهی است و مفقود بودن مانع که سخط الهی است؛ در نتیجه این دو، انسان در رحمت رحیمیه باری تعالی قرار می‌گیرد؛ چنین انسانی بزرگ‌ترین نعمت و منتهای آرزویش، رضوان الهی است؛ «وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تجَْرِی مِن تحَتِهَاالْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَ مَسَاکِنَ طَیِّبَةً فیِ جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ أَکْبر ذَالِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیم؛ خداوند به مردان و زنان مومن باغهایی را وعده داده است که در آن جویبارانی روان است که جاودانه است و خشنودی و رضای خداوند از همه اینها برتر است و پیروزی بزرگ همین است»، (توبه/ ۷۲).
 وقتی امر پروردگار اطاعت شد، فعل عبد، امر رب می‌شود
عباسی خراسانی افزود: وقتی خداوند اراده می‌کند خیری به بنده‌ای برساند، به او امر می‌کند؛ هنگامی که امر کند، دوست دارد امرش اطاعت شود، هم‌چون پدری که دوست دارد فرزندش سخنش را گوش فرادهد؛ وقتی امر پروردگار اطاعت شد، فعل عبد، امر رب می‌شود مطابق خواسته خدا و این همان معنای توفیق است.
وی گفت: توفیق از باب تفعیل و به معنای همراهی و مطابقت چیزی با چیز دیگر است؛ بنابراین کار انسان امر باری‌تعالی می‌شود؛ انسان روزه‌دار در این روز خواسته‌اش توفیق است و چون ماه رمضان، ماه بهار قرآن است، بهترین کارها قرائت آیات قرآن است و انسان توفیق قرائت قرآن را می‌طلبد.
مؤلف کتاب الهی نامه تصریح کرد: خداوند در قرآن می‎فرماید: «فَاقْرَؤُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ؛ هر چه می‌توانید قرآن تلاوت کنید»، (مزمل/ ۲۰) و انسان روزه‌دار هرچه بیش‌تر قرآن بخواند بهتر است؛ امام رضا(ع) هر سه روز یک ختم قرآن داشتند؛ خواندن قرآن به‌ویژه در سحر زنگار از دل می‌زداید و قلب را صفا می‌دهد.
وی در تشریح «بِرحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمین» گفت: انسان ابتدا رضایت الهی را می‌طلبد که مقتضی است و دوم رفع مانع را خواسته که سخط الهی است و سوم نیز از خدا توفیق قرائت قرآن می‌خواهد و همه این‌ها با توجه به رحمت خاص خداوند است.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری منطقه قم ماه رمضان دعا روز دوم ماه رضایت الهی ماه رمضان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۵۹۶۳۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیت‌الله جوادی آملی: فریب، راه نیست و با آن نمی‌توان زندگی کرد

 آیت‌الله جوادی آملی ۱۹ اردیبهشت ماه در درس اخلاق خود به شرح فرازی دیگر از نهج‌البلاغه پرداخت که متن سخنان ایشان به شرح زیر است؛

حضرت امیر(ع) در تعبیر زیبایی فرمودند: الدُّنْیَا دَارُ مَمَرٍّ، لَا دَارُ مَقَرٍّ؛ وَ النَّاسُ فِیهَا رَجُلَانِ، رَجُلٌ بَاعَ فِیهَا نَفْسَهُ فَأَوْبَقَهَا، وَ رَجُلٌ ابْتَاعَ نَفْسَهُ فَأَعْتَقَهَا. دنیا قرارگاه نیست و قرارگاه، آخرت است که ما در آنجا ثابت می‌شویم و نه ساکن؛ لذا اگر میلیاردها سال هم آنجا باشیم خسته نمی‌شویم؛ خستگی برای ساکن است و نه ثابت؛ فرشتگان میلیاردها سال زنده هستند و خسته نشده‌اند پس ما در آخرت به دارالقرار می‌رسیم و خسته هم نمی‌شویم گرچه با همین بدن خواهیم رفت. لذا فرشته مرگ ندا می‌دهد و می‌گوید هر چه جمع کنید از شما گرفته خواهد شد.

دنیا دار عبور است ولی برخی کودک ۸۰ و ۹۰ ساله هستند لذا در این سن هم فقط دائما این حرف‌ها را می‌زنند که ما اینقدر راه می‌رفتیم و می‌خوردیم و افتخار به چیزهای بچه‌گانه می‌کنند. اینها در زمان حرکت کرده‌اند نه در مسائل دینی؛ فرمود برخی ابنای دنیا هستند و دنیای دار مقر نیست و دار ممر است. برخی خود را فروخته‌اند زیرا هر صحنه‌ای پیش بیاید در آن حاضرند و خودفروشی کرده ولی عده‌ای در دنیا با خدا معامله کرده‌اند و بدن و حیات و جانشان را داده و شرف و انسانیت را خریده‌اند و آزاد شده‌اند؛ جهاد اکبر و اصغر کرده و با کوشش فراوان خود را خریده‌اند. پس در همین سرزمین یک عده برده و یک عده هم آزاد می‌شوند. 

حضرت امیر(ع) خود را سخنگوی قرآن معرفی کرده است گرچه همه از قرآن بهره می‌برند؛ ولی ایشان فرمود که قرآن را باید مورد استنطاق قرار داد و من آن را به استنطاق در می‌آورم و من سخنگوی قرآن هستم. قرآن دنیا و مردم دنیا را معرفی و وظیفه انسان‌ها را در دنیا معرفی کرده است؛ فرمود: این دنیا شامل کودکی، نوجوانی، جوانی، سالمندی و پیری است؛ شیخ بهایی فرمود وضع مردم در این ادوار تاریخی در سوره حدید بیان شده که فرموده است: اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ ۖ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا ۖ وَفِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ ۚ وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ.

انسان یا کودک است و دنبال بازی، یا دنبال اشتغال و مراحل بعد تا پیری است که برای او «دارم دارم» مطرح است. پس دنیا از دوره کودکی تا پیری به این چند قسمت قابل تقسیم است؛ لعب و لهو؛ لعب، لعاب دهان است که هیچ کسی با سرگرمی و لعاب سیر نمی‌شود و با دست خالی برمی‌گردد. اگر تشنه بخواهد خود را با لعاب دهن سیراب کند فریب خورده است. خداوند در این آیه نتیجه گرفته است که این ادوار پنجگانه در نهایت متاع غرور و فریب است.

استعمار مورد پسند خدا

خداوند این دنیا که سراسر نور است و هر چیزی در زمین آیتی است تا ما را به الله برساند آفریده است و فرمود من شما را استعمار می‌کنم؛ استعمار هم دو نوع است یکی پلید و دیگری مطلوب؛ خداوند در سوره هود فرمود من شما را استعمار می‌کنم یعنی از شما می‌خواهم زمین را آباد کنید و از دل کوه، معدن بیرون بیاورید؛ من از شما می‌طلبم که سرزمین خود را آباد کنید. وَإِلَیٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا ۚ قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَیْرُهُ ۖ هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ ۚ إِنَّ رَبِّی قَرِیبٌ مُجِیبٌ؛ ما همه نعمات را به شما داده‌ایم و همت کنید تا کشورتان آباد شود و نباید منتظر دیگران باشید؛ بنابراین آبادنی و عمارت فقط برای مساجد نیست بلکه فراوان می‌توان «انما یعمر» را مورد استدلال قرار داد.

پس عده‌ای در همین دنیا خود را خریدند که خدا از آنان به عنوان شهدا و مجاهد و .. یاد کرده است؛ برخی در مورد پیامبر(ص) گفته‌اند که نباید تعبیر رحلت در مورد ایشان به کار برود؛ در قرآن از شهدای جبهه به عنوان شهید یاد نشده است و از کسانی که مقتول در راه خدا هستند به عنوان شهید یاد شده است؛ شهید قرآنی، شاهد است و پیامبر هر امتی هم شاهد اعمال امت خود است پس پیامبر هم شهید امم و هم شهید بر همه شهدا و انبیاء است: فَکَیْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِکَ عَلَیٰ هَٰؤُلَاءِ شَهِیدًا؛ بنابراین اگر حضرت امیر تعبیر به شهید قرآنی کرده است مراد این نوع شهید است. 

خدا از همه طلب کرده است که زمین را آباد کنیم و ابادانی زمین به این نیست که منتظر کسی باشیم؛ سفارش به اقتصاد مانند سفارش به راهپیمایی نیست بلکه نیازمند علم و فن و مدیریت است؛ فرمود بروید کار کنید ولی بعد از اینکه درس خواندید یا اینکه از افراد درس خوانده استفاده کنید. مرحوم صاحب وسائل در جلد ۱۷ صفحه ۴۰ و ۴۱ این روایت را نقل کرده است که از امام باقر(ع) از وجود امیرالمؤمنین نقل کرد که من وجد ماء و ترابا ثم ...؛ کسی که آب و خاک دارد و دست فقر به سوی دیگران دراز کند خدا او را از رحمتش دور می‌کند؛ اینکه انسان از متخصص استفاده نکند و متخصص تربیت نکند و بعد بگوییم کار کنید، نمی‌شود؛ اقتصاد از پیچیده‌ترین علوم است. فرمود کسی که آب و خاک دارد و فقیر است دور از رحمت خداست. پیامبر(ص) هم فرمودند اگر گفته شد یک ساعت دیگر قیامت خواهد شد و نهالی در دست شما هست؛ این نهال را بکار و بمیر؛ آیا این حرف، بوسیدنی نیست؟

اختلاس‌گران خود را برده دنیا قرار داده‌اند

بنابراین عده‌ای خود ر ا در  دنیا خریدند و خدا از آنان به عنوان مقتول فی سبیل الله یاد می‌کند و اینها شهید هستند؛ در سوره مبارکه توبه، آیه ۱۱۱ فرمود: إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَیٰ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ۚ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ ۖ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ ۚ وَمَنْ أَوْفَیٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ ۚ وَذَٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ. برخی خود را به دنیا می‌فروشند و خود را برده قرار می‌دهند و اختلاس می‌کنند. 

البته گاهی کسی در عرصه قلم و کار فرهنگی تلاش می‌کند و او هم باید تا آخرین لحظه عمر دست از تلاش برندارد کما اینکه کسانی چون بوعلی سینا اینطور بودند. ما در اسلام شخصیت‌هایی داشتیم که نه استاد داشت و نه شاگردی در حد خودش متولد شد حتی بهمنیار هم که انسان فحلی است در سطح او نبود. ابوریحان بیرونی وصیت کرد وقتی من ُمردم با براده‌های تراشیده شده نِی که با آن کتاب می‌نوشتم آب گرم کنید و مرا غسل دهید زیرا حاصل یک عمر قلم‌زدن من است؛ ما چنین عالمانی داشتیم و کتب گذشته به وسیله این افراد حفظ شده است و نوشته شده است. 

خدا تاکید فرمود کسانی که با من معامله کردند خود را خریدند و آزاد کردند و این کم مقامی نیست که خدا بفرماید: هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَمَلَائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ ۚ وَکَانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیمًا؛ خدا و ملائکه صلوات می‌فرستند نه صلوات افراد عادی مانند ما؛ پس ما و مسئولان نه باید راه کسی را ببندیم و نه بیراهه برویم؛ فریب، راه نیست و با آن نمی‌توان زندگی کرد زیرا خود انسان گرفتار می‌شود. دین اسلام حتی فریب یک حیوان را جایز نمی‌داند و پیامبر(ص) وقتی فردی می‌خواست اسبش را فریب دهد او را نهی کرد. برخی تعابیر در مورد حیوانات وجود دارد حالا می‌شود ملتی را با دروغ، فریب دهیم؟ 

منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

دیگر خبرها

  • آیت‌الله جوادی آملی: فریب، راه نیست و با آن نمی‌توان زندگی کرد
  • تکبّر، تعرّض به حریم الهی و منجر به سقوط است
  • امیر تتلو در زندان قرآن و نهج‌البلاغه می‌خوانَد | او تمام ‌ماه رمضان را روزه گرفت و برنامه محفل که در شب‌های ‌ماه رمضان پخش می‌شد را نگاه کرد!
  • کریم منصوری: «معلمی» بزرگترین آرزویم است
  • «معلمی» بزرگترین آرزویم است
  • صحنه های امدادرسانی فرصتی از سوی خداوند برای هلال احمری ها است
  • همایش منطقه‌ای «حجاب، عفاف و زیست عفیفانه» لبیک به ندای رهبری است
  • برگزاری همایش منطقه‌ای «حجاب، عفاف و زیست عفیفانه» لبیک به ندای رهبری است
  • مساله حجاب، دستور الهی است
  • خداوند برای انسان‌ها رستگاری می‌خواهد